روز دوشنبه ٨ مهر ماه٬ کارگران پرريس در جلوى کارخانه دست به تجمع زدند. کارگران بدنبال دريافت دو ماه حقوق معوقه خود براى بازگشت به کار و روشن کردن ماشينها به کارخانه مراجعه کردند. اما مديريت کارخانه از ورود کارگران ممانعت کرد. مديريت به کارگران گفت که مواد خام نداريم و تا سه ماه آتى کارخانه توليد نخواهد داشت. شما دنبال بيمه بيکارى برويد!
کارگران قبول نکردند و به اجتماعشان در جلوى کارخانه ادامه دادند. آنها با شعارهاى؛ "ما کار ميخواهيم" اعتراضشان را ادامه دادند و کارفرما وارد درگيرى لفظى با کارگران شد. کارگران سپس به مقابل اداره کار آمدند و اعلام کردند که به تجمعات خود ادامه ميدهند. آنها اعلام کردند که در روزهاى آتى در مقابل استاندارى تجمع ميکنند.
کارگران غرب باف مقابل استاندارى
همينطور روز دوشنبه کارگران غرب باف از ساعت ٨ الى ١٠ صبح مقابل استاندارى تجمع داشتند و با معاون سياسى استاندارى مذاکره کردند. طبق آخرين خبر کارفرماى غرب باف انحلال کارخانه را اعلام کرده است. کارگران متوجه شدند که اين اقدام کارفرما در همکارى با اداره کار و روابط کار اين اداره صورت گرفته است. کارفرما اما عليرغم تبانى ها نميتواند بسرعت اين کار را عملى کند چون با مشکلاتى مالى با اداره دارائى و بيمه و غيره روبرو است. يعنى بايد قبلا اقداماتى را صورت ميداده که نداده است. اين دزديها معمولا وقت "اعلام ورشکستگى" و انحلال بيشتر رو ميشود.
طى مذاکرات معاون استاندارى به کارگران گفت که حکم صادره در مورد موقعيت شما تغييرى نخواهد کرد. تنها راه شما شکايت به "ديوان عدالت ادارى" است. کارگران مجددا به مقابل اداره کار برگشتند و شکايت شان را در دو نسخه براى "ديوان عدالت ادارى" در تهران و "سازمان بازرسى ادارات" فرستادند. تجمع کارگران تا ساعت يک ادامه داشت.
نساجى کردستان
کارگران نساجى کردستان دو نفر از نمايندگانش را از روز يکشنبه به تهران فرستادند تا نامه کتبى رئيس بنياد يعنى فروزنده را در مورد صدور چک تسويه حساب کارگران دريافت کنند. بجز ۵٣ نفر بقيه کارگران نساجى تسويه حساب کردند.
کارگران پرريس!
سناريوى نساجى را دارند در مورد شما تکرار ميکنند. شما موفق شديد با اعتصاب و اجتماعات مکرر و شکايت از کارفرما بخشى از حقوق بالا کشيده تان را از حلقوم اسفنديارى بيرون بکشيد. حالا او هم حمله متقابل را شروع کرده و راه قربانى را در نساجى ميرود. همينطور استاندارى و اداره کار و ديگران در تبانى کامل با کارفرما همين سياست را پيش ميبرند. وضعيت کارگران غرب باف و نساجى کردستان گواه زنده اين امر است. شما بايد روشهاى موثرترى پيش بگيريد تا بتوانيد اين سد را بشکنيد. "مواد اوليه نداريم و برويد سه ماه ديگر بيائيد" يعنى اخراج و تسويه حساب و غيره. اگر اين سناريو را بپذيريد تجمعات هر روزه شما هم فقط در لابلاى بورکراسى و پاسکارى ادارى هرز ميرود و آنها به هدفشان ميرسند.
مجمع عمومى تان را تشکيل دهيد و در مورد سياست تان تصميم بگيريد. کارگران لاستيک البرز قدمى فراتر نهادند. شما هم ميتوانيد قدمى فراتر بگذاريد. اسفنديارى دروغ ميگويد که مواد اوليه ندارد. مگر شما تا قبل از اعتصاب سرکار نبوديد؟ ادعاهاى کارفرما را نپذيريد. همراه با کارگران ديگر مراکز بايد فکرى جدى بحال اين وضعيت بکنيد و راسا مانع شويد که سناريوى نساجى را در پرريس تکرار کنند.